سطح معناداری t
ضریب تعیین
۱
اجتناب
۴۹/۰
۲۴/۰
۱۴/۰
۰۳/۲
۰۴/۰
۰۲/۰
۰۵/۰>P
ابعاد سبک دلبستگی وارد معادله رگرسیون شدند. مدل رگرسیون معنادار بود. مقدار به دست آمده (۰۲/۰) بود یعنی ۲ درصد از واریانس متغیر تاب آوری توسط سبکهای دلبستگی تبیین گردید. مقدار R مشاهده شده (۱۴/۰) نیز نشان دهنده آن است که مدل رگرسیون خطی حاضر میتواند برای پیشبینی استفاده شود. علاوه بر این، نسبت F محاسبه شده (۰۴۳/۰P=،۱۳/۴F(1,207)=) در سطح اطمینان حداقل ۹۵ درصد معنادار است. بنابرین، می توان نتیجه گرفت که بین تاب آوری و سبکهای دلبستگی همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج جدول ۴-۷ نیز نشان داد که اثر سبک اجتنابی (۰۴۳/۰P=،۰۳/۲t=،۴۹۷/۰b=) مثبت و معنادار است یعنی با یک واحد افزایش در سبک اجتنابی ۴۹/۰ افزایش در تاب آوری به وجود میآید اما سایر سبکهای دلبستگی اثر معناداری بر تاب آوری نداشتند.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و بررسی فرضیه های پژوهش
فرضیه اول: بین تاب آوری و صفات شخصیتی رابطه وجود دارد.
نتایج بررسی این فرضیه نشان داد که بین تاب آوری و روان رنجورخویی، ساختاری که دربرگیرنده هیجان های منفی و ضعف در سازگاری است (بشارت،۱۳۸۶)، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. این یافته با یافته های بشارت (۱۳۸۶)، کمپل-سیلیس، کوهن و استین (۲۰۰۶) و کلیمر، کاون و ویمان (۲۰۰۰)، (به نقل از شفیع زاده، ۱۳۹۱) هماهنگ است. کلیمر، کاون و ویمان (۲۰۰۰) گزارش کردهاند که روان رنجورخویی دربرگیرنده عاطفه منفی از جمله احساس غمگینی، خشم و ناراحتی است و کودکانی که از نظر عاطفه منفی پایین ارزیابی میشوند به احتمال کمتری در رویارویی با موقعیت های سخت و مصیبت بار، ناسازگاری نشان نمی دهند. همچنین کمپل-سیلیس، کوهن و استین (۲۰۰۶) خاطر نشان کردهاند که آسیب پذیری به تنش یکی از صفات افراد روان رنجور است، بنابرین تعجبی ندارد که افراد با نمرات بالای روان رنجور خویی در مقیاس تاب آوری نمره پایینی کسب کنند.
همچنین تاب آوری رابطه مثبت قوی با برون گرایی نشان داد، موضوعی که دربرگیرنده سبک عاطفی مثبت و هیجان های مثبت، روابط بین فردی صمیمی و سطوح بالای تعامل و فعالیت اجتماعی است (توگید و فردریکسون، ۲۰۰۴). این یافته با یافته های بشارت (۱۳۸۶) لنگوا (۲۰۰۲) و همینوور (۲۰۰۳) هماهنگ است. در تبیین این رابطه می توان گفت که هیجان های مثبت، تلاش های فعالانه را برای رویارویی با تنش افزایش میدهد و میتواند این اعتقاد که تلاش ها موفقیت آمیز هستند را ارتقا بخشد (بشارت، ۱۳۸۶).
فردریکسون (۲۰۰۱) این فرضیه را مطرح میکند که هیجانات مثبت با تاب آوری ارتباط دارند، زیرا آن ها مجموعه های تفکر- عمل را که با وضعیت تنش زا در دسترس افراد قرار می گیرند، گسترش میدهند، در نتیجه داشتن تفکر انعطاف پذیری بیشتر و گزینه های رفتاری وسیعتر به عنوان پیامد عاطفه مثبت، مقابله افراد برون گرا را در طول رویارویی با تنش افزایش میدهد.
همچنین سطوح بالای برون گرایی در رویارویی با مصیبت ها سازگارانه است، زیرا افراد برون گرا به احتمال بیشتری حمایت دیگران را جست و جو میکنند و در این امر موفق هستند. ثابت شده کودکانی که از درگیر شدن در تعاملات اجتماعی لذت میبرند، بیشتر قادرند مراقب و توجه دیگران را جلب کنند. عاملی که میتواند در سازگاری با موقعیت های تنش زا کمک کننده باشد؛ در مقابل کودکانی که تحریک پذیر و کج خلق هستند، به راحتی با تغییرات محیطی آشفته میشوند و حواس آنان به راحتی پرت می شود، کمتر قادرند با مصیبت و سختی مقابله کنند وبه احتمال بیشتری خشم و طرد والدین را جلب یا استنباط میکنند، به خصوص اگر والدین هم آشفته باشند (دیاتر-دیکارد، آیوی و اسمیت، ۲۰۰۵).
همچنین تاب آوری ارتباط مثبتی با وجدان گرایی نشان داد. این یافته با یافته های بشارت (۱۳۸۶)، کمپل-سیلس، کووهن و استین (۲۰۰۶)، پانلی، توماکو و ویپ (۲۰۰۳) هماهنگ است. در تبیین این رابطه می توان گفت که افراد با وجدان گرایی بالا خود کارآمدی قوی دارند و بیشتر احتمال دارد که یک رویکرد حل مسأله فعال را برای غلبه بر تنش در پیش گیرند (بشارت، ۱۳۸۶).
تمایل به استفاده از راهبرد مقابله مسأله مدار، ارتباط وجدان گرایی و تب آوری را روشن میکند (کمپل- سیلیس کوهن و استین، ۲۰۰۶). پانلی، توماکو و ویب[۹۸] (۲۰۰۳) ثابت کردهاند که مقابله مسأله مدار، بهبودی مؤثر از موقعیت تنش زا را ارتقاء میدهد. سبک کار کردن سخت افراد وجدان گرا احتمالا آن ها را به سمت این سبک مقابله سوق میدهد و به آن ها اجازه میدهد از پس عوامل تنش زا برآیند و در نتیجه احساس خودکارآمدی را تجربه کنند. در واقع به نظر میرسد گرایش کلی پاسخ به مصایب با رویکرد حل مسأله فعال، تاب آوری را در افراد وجدان گرا بهبود می بخشد.
این نتایج با مطالعاتی که رابطه ویژگی های شخصیت و سبک های مقابله را بررسی کردهاند (واتسون و هوبارد[۹۹]، ۱۹۹۶) هماهنگ است. از آنجا که افراد با نمره بالای روان رنجور خویی به دلیل ارزیابی های شناختی غلط به خود فرصت فکر کردن و مرور مسأله را نمی دهند و موقعیت را درست درک نمی کنند، در نتیجه از سبک مقابله ای ناکارآمد مثل هیجان مداری استفاده میکنند (واتسون و کلارک، ۱۹۹۲). همچنین وجدان گرایی همبستگی بالایی با سبک مقابله ای مسأله مدار دارد. افراد با وجدان گرایی و ویژگی های وسواس (دقت در کارها) در حل مسأله فعالانه شرکت می جویند و از سبک مقابله ای نا مناسب و منفعلانه دوری میکنند (واتسون و هوبارد، ۱۹۹۶).
فرضیه دوم: بین تاب آوری و سبک دلبستگی رابطه وجود دارد.
بر اساس یافته های این پژوهش بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و میزان تاب آوری رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتیجه این تحقیق میتواند با یافته های هی، کائو، فنگ[۱۰۰] و همکاران (۲۰۱۰)، الی، کلونینگر، والترز و همکاران[۱۰۱] (۲۰۱۳) و بارتلی (۲۰۰۷)، اکبری (۱۳۸۹)، همخوان میباشد.
مطالعه ای که در میان همسران اسرای جنگ و همسران سربازان مصدوم در جنگ و همسران سربازان مصدوم در جنگ مبتلا به PTSD با پیشآیندی دلبستگی در یک نمونه ۱۶۰ نفری صورت پذیرفت، نتایج خاطر نشان کردند که همسران اسرای جنگی سطح بالاتری از استرس را نسبت به گروه دوم نشان دادند و زوجینی که دارای سطح بالاتری از سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بودند استرس بیشتری را گزارش کردند (اسکولاس، آراتا، هیلدبرانت[۱۰۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
نتایج پژوهش بر روی یک گروه ۱۰۷ نفری مصدومین جنگ با عنوان سبک دلبستگی و PTSD آشکار کرد، کسانی که دارای سبک دلبستگی ایمن بودند، علائم کمتری را نسبت به گروه نا ایمن نشان میدادند، این پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی میتواند پیشبینی کننده قوی در شدت علائم، توسعه و تداوم اختلال PTSD محسوب گردد (دیپرینگ، لسکلا، توراس و همکاران[۱۰۳]، ۲۰۱۰).
نتایج پژوهشی حاکی از آن است که افراد اجتنابی گرایش دارند فعالیت هایی را گزارش کنند که گویای صمیمیت روان شناختی پایین است.
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:39:00 ق.ظ ]
|