|
|
-
- Ivamy, E.R.Hardy, Dictionary of company law, London: Butte worth professional, 1983, 2 Ed, P.125.
-
- Judge, Stephen, Business law, London: macmillan, 2009, 4 Ed, P. 565.
-
- Macintyre, Ewan, Business law, 2011, 5 th Ed, P.846.
-
- Martin, Elizabeth A, A Dictionary of law, London: oxford, 2006, 6 th Ed, P.590.
-
- Moore, Marc, Company law statutes, London and New York: Routledge, 2010-11, P.578.
-
- Morse, Geoffrey, charlesworth & morse company law, London: sweet & Maxwell, 1999, 6th Ed, P.864.
-
- Rldley, Ann, company law, London Hodder & Stoughton, 2002, P.116.
-
- Sheikh, Saleem, A Guide to the companies act, London: Rutledge Cavendish 2006.
-
- Sealy, Len., worthington, sarah, cases and material, in company law, London: oxford, 2008,& th Ed, P.725.
- Slorach, scott., Ellis, Jason G, Business law, London: oxford, 2007, P.416
Abstract
In principle, commercial enterprises in the UK and Iran will be liquidated in two ways: 1) voluntary liquidation (agreement) 2) compulsory liquidation. In voluntary liquidation, the partners or shareholders, as the case may, by consensus or majority vote, have the right to dissolve the company. In this way, the company will be dissolved. But in the law of England, beside the shareholders, the creditors and the court have the right to liquidate the company on a voluntary basis.
In compulsory liquidation, the liquidation is divided in two different ways: 1) legal dissolution 2) judicial dissolution. In legal dissolution, the Company is dissolved by the law, and compromises the partners and the court order has no effect in this regard and partners and stakeholders, will state this legislation only. In English law, dissolution isn’t defined by law, and this can be a major legal difference between the two countries. In judiciary dissolution, the legislature has stated the cases in which the company will be dissolved by it, with the verdict. Article 201 of commercial law adopted in 1968, is the most important case in which, a company would be dissolved by a court; in England, the legislature has identified those cases (dissolution) of the company by the court, but the court’s discretion in this area is very wide and sometimes, according to its power the power, it could liquidate the company. In general, in Iranian law, liquidation is expected individually, as legislator has stated the rule to each of these. The general rule is possible in some firms, and sometimes, it would be specific, as legislators have expressed a specific solution, to establish a company, it is possible to express the specific solution for its dissolution. In England for every company, there is a general rule, and companies are liquidated based on the same principle. This is of differences between two countries.
Keywords: resolution of companies voluntary liquidation, compulsory liquidation, Iranian
Law, Law of UK
-
- اسکینی، ربیعا، حقوق تجارت (شرکت های تجارتی)، تهران: سمت، ۱۳۸۵، چ۱۰، ج ۱، ص ۱۷ ↑
-
- عالی پناه، علیرضا، جزوه حقوق تجارت (۲) ، دانشگاه امام صادق (ع)، نیمسال دوم سال تحصیلی ۸۵-۸۶ ↑
-
- Partnership ↑
-
- Davies paull, Gower & Davies “Principles of modern Company Law, London: Sweet & Maxwell, 2003, 7thEd,p.p.304 ↑
-
- صقری، محمد، حقوق بازرگانی شرکت ها، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۰، ج۱، چاپ اول، صص ۸۸-۸۷-۸۶ ↑
-
- سماواتی، حشمت الله، بررسی و تحقیق پیرامون شرکت های تضامنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۹۱،چ۱، ص ۵۶ ↑
-
- Coulding, simon, company law, London: Cavendish publishing,1990,2Ed,P.91 ↑
-
- Dine, Janet, Company Law, London; Macmilan, 2009,2thEd, P.6 ↑
-
- صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران: انتشارات بهنامی، ۰۱۳۹۰، چ۱، ص۸۵ ↑
-
- پاکدامن، رضا، حقوق شرکت تجاری، تهران، انتشارات خرسندی، ۱۳۸۹، چ۱،ص۱۶ ↑
-
- کاتبی، حسینقلی، حقوق تجارت، تهران: گنج دانش، ۱۳۸۷، چ۱۲، صص ۴۶-۴۵ ↑
-
- پاسبان، محمدرضا، حقوق شرکت های تجاری، تهران: سمت، ۱۳۸۷، چ۳، ص ۶۷ ↑
-
- a public company, being a company limited by shares ↑
-
- a public company, being a company limited by guarantee and having a share capital ↑
-
- a private company limited by shares ↑
-
- a private company limited by guarantee and having a share capital ↑
-
- a private company limited by guarantee and not having a share capital ↑
-
- An unlimited company having a share capital ↑
-
- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (درس هایی از عقود معین)، تهران: کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۶، چ۱۰، ج۱، صص۳۰۷،۳۰۶ ↑
-
- کاتبی، همان؛ ص۳۲ ↑
-
- دهخدا، علی اکبر لغت نامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۷، چ۲، ج۳ ↑
-
- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران: کتابخانه گنج دانش، ۱۳۹۰، چ۲۳، ص۹۰ ↑
-
- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۵، چ۱۱، ص ۲۳۷ ↑
-
- کاتوزیان، ناصر، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، تهران: نشر میزان، ۱۳۹۰، چ۳۱،صص۴۱۹-۴۱۸ ↑
-
- , Campbel Black M.A Henry, Black, Law Dictionary, London: West publishing co, 1968,4Ed,PP 559.56… ↑
-
- خواجه پیری، عباس، انحلال و تصفیه شرکت های تجاری، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹، چ۱۱، صص ۴۴و۲۳ ↑
-
- رسائی نیا، کلیات حقوق بازرگانی (تجارت)، تهران: انتشارات دریچه، ۱۳۸۸، ج۹،ص۱۷۱ ↑
-
- Op cit.p.112 ↑
-
- Kneeth, Clarkson, Business Law, New york:1995,4Ed,p.847 ↑
-
- Ibid, P.848 ↑
-
- sealy, Len, worming ton, sarah, cases and materials in company law, London: oxford, 2008, & Med, p,47 ↑
-
- شهیدی، مهدی، حقوق تعهدات، تهران: انتشارات مجد، ۱۳۸۵، چ۹، ص۱۱۹ ↑
-
- همان، ۱۱۹ ↑
-
- صفایی، حسین، قواعد عمومی قراردادها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، ج۳،ج۲،ص۳۰۸ ↑
-
- قاسم زاده، مرتضی، مختصر قراردادها و تعهدات، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۹۲، ج۱۰، ص۱۶ ↑
-
- همان، ص۱۷ ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:07:00 ق.ظ ]
|
|
زایلینسکی[۱۱۴] (۱۹۹۹) درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی را نوعی از درمان میداند که از ترکیب دیدگاههای درمانی بالینی و مکاتب نظری به عنوان یک مداخله مؤثر در روابط آسیب دیده و متعهد توسعه پیدا کرد. این دیدگاه روی فرض انتخاب همسر، فقدان عشق رمانتیک[۱۱۵]،کشمکش قدرت[۱۱۶] و سیر تکاملی هشیار[۱۱۷]، دوستی احساسی[۱۱۸] پایه ریزی شده است. مارتین و بایلاوسکی (۲۰۱۱) در نتیجه تحقیق خود عنوان نمودند مداخله ایماگوتراپی باعث رشد و افزایش فهم از خود و همسر، فهم از دوران کودکی،اعتماد بنفس و رشد گفتگوی بین همسران میگردد.
مراحل تحولی در درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی
حسینی(۱۳۹۰) مراحل تحولی در درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی را به پنج بخش تقسیم میکند:
دلبستگی[۱۱۹]، اکتشاف[۱۲۰]، هویت[۱۲۱]، قدرت و شایستگی[۱۲۲]، ارتباط[۱۲۳] (دوست یابی).
۱)دلبستگی (تولد تا ۲ سالگی). کودکان نیاز دارند که به یک مراقب دل بندند. در این مرحله لازم است که والدین در دسترس و گرم باشند(حسینی، ۱۳۹۰). کودکی که از زخمهای دلبستگی گرم نامطمئن[۱۲۴] رنج کشیده، ممکن است ترس از دست دادن[۱۲۵] را رشد دهد، به دلیل اینکه دلبستگی صمیمی به ندرت تجزیه شده است. ما وفاداری عمیقی به تجارب دلبستگی[۱۲۶] دوران کودکی مان داریم و در درون روابط مان، شبیه به رفتارهای دوران کودکی مان که حاصل پیسوتیگ با والدین بوده است رفتار میکنیم(فلمک، ۲۰۰۳).
۲) اکتشاف(۲ تا ۳ سالگی). در این مرحله کودکان نیاز دارند که کشف کردن و ماجراجویی را تجربه کنند. در این مرحله والدین باید به فرزندشان اجازه اکتشاف گری بدهند و پس از بازگشتن کودک و زمانی که او هیجاناتش را بازگو میکند، در کنارش باشند. انعکاس گری، بازگرداندن تجارب شنیده شده به کودک مانند یک آیینه، در این مرحله اهمیت اساسی دارد.
۳) هویت(۳ تا ۴ سالگی). در این مرحله کودکان کشف بخشهای مختلف شخصیت خود را آغاز میکنند. مثلا آن ها وانمود میکنند که گربه، سگ و یا شخصیتهای کارتونی هستند؛ لازم است والدین، وانمود سازی کودک را به او منعکس کنند(انعکاس گری ؛ تو یه پیشی با مزه ای) تا او احساس کند دیگران وی را همان طور که وانمود میکند می بینند.
۴) قدرت و شایستگی (۴ تا ۶ سالگی) کودکان در این سن، وارد دنیای خارج از خانه میشوند. در این مرحله کودک به شدت نیاز دارد که در فضاهای اجتماعی باشند چرا که در حال پرورش احساس شایستگی خود هستند. در این مقطع حساس، مهم ترین وظایف والدین تحسین، تأیید و آیینه سازی است.
۵)ارتباط (۶ تا ۹ سالگی) کودکان در این مرحله کاملا به محیط بیرون از خانه خو گرفته اند و بخشی از اوقات روز را با دوستان شان می گذرانند. نیازهای تحولی آن ها عبارتند از دوست یابی، یافتن دوست صمیمی و آموختن پیچیدگیها و تجربه ی حسادتهایی که در روند داشتن و حفظ روابط دوستانه ایجاد می شود. وظیفه والدین، پرورش و ترغیب دوستیابی در کودکان و نیز الگو بودن در این زمینه برای آنان است.
پیش فرض این دیدگاه این است که مراحل رشد دوران کودکی به خصوص روابط اولیه فرد با والدین بر روابط زناشویی تاثیر دارد(هندریکس، ۱۹۹۳، لیپتروت، ۱۹۹۴ ؛ به نقل از اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۵). حسینی (۱۳۹۰) شرح میدهد که الگوهای تحولی در درمان مبتنی بر تصورسازی ارتباطی یک فرایند ادواری و چرخه ای است که در دوره های بعد، مثلا نوجوانی هم تکرار می شود و در دوره بزرگسالی نیز خود را نمایان میسازد. زوجها به یکدیگر دلبسته میشوند، شروع به کشف یکدیگر میکنند و اگر اوضاع خوب پیش برود، در کنار هم به تشکیل هویت زوجی می پردازند. در صورت موفقیت آمیز بودن هویت زوجی، همسران احساس قدرت و شایستگی را هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه ای پرورش خواهند داد.
در واقع حسینی(۱۳۹۰) معتقد است غالب افراد مراحل پنج گانه رشدی را با موفقت سپری نمی کنند و علت اینکه در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی نمی توانیم سیکل را کامل کنیم، برآورده نشدن نیازهای تحولی مان در کودکی است. فلمک (۲۰۰۳) در این زمینه اشاره دارد به ترسهای مربوط به دوران کودکی و این امر که رها کردن ترسها ممکن است بعدا در یک ارتباط رمانتیک ابراز شود. این اغلب نتیجه ی محروم سازی[۱۲۷] و برآشفتگی است. در بطن این برآشفتگی، آسیبی[۱۲۸] عمیق نهفته است، که به مخفی ماندن جراحت دوران کودکی کمک میکند. بنابرین انتخاب همسر و روابط زناشویی تنها یک فرایند آگاهانه نیست، بلکه بخش مهمی از آن ناخودآگاه بوده و نتیجه نیاز به تکمیل مراحل ناتمام دوران کودکی و التیام زخمهای عاطفی است(هندریکس، ۱۹۹۳؛ لیپتروت، ۱۹۹۴؛ به نقل از اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۵). در حقیقت موضوعات ناتمام از مرحله دلبستگی، اکتشاف، هویت و شایستگی اغلب محلهایی اند برای اینکه زوجها در بازنگری روابط شان دچار وقفه شوند(براینرد[۱۲۹] و لاکوئت، ۱۹۹۸؛ به نقل از فلمک، ۲۰۰۳). بیات(۱۳۸۶) پژوهشی با هدف بررسی اثر بخشی ایماگوتراپی بر نگرش عشقی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان انجام داد، نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مداخله ایماگوتراپی بر نگرشهای عشقی دختران اثر معنی داری دارد.
اعتمادی (۱۳۸۴) پژوهشی با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی به شیوۀ ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت زوجین انجام داد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مبتنی بر نظریۀ ایماگوتراپی میزان صمیمیت زوجین را افزایش داده است. همچنین کاربرد تکنیکهای ایماگوتراپی میزان صمیمیت عاطفی، عقلانی، جسمی و جنسی زوجین را افزایش داده است.
اویسی (۱۳۸۸) در تحقیق خود بدین نتیجه دست یافت که زوج درمانی به شیوۀ ایماگوتراپیبر افزایش رضایت زناشویی تاثیر گذار میباشد.
مروری بر آسیب شناسی در سایر دیدگاهها
دیدگاه روانکاوی
هندریکس(۱۳۸۲) در زمینه تاثیرپذیری درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی بیان میدارد که بازسازی و بازاآفرینی گذشته از طریق انتخاب همسری که به والدین شباهت داشته باشد، توسط فروید «وسواس تکرار» نامیده شد. فروید در توضیح، به غریزه مرگ اشاره دارد؛ که هدفش برقراری مجدد حالتی از امور است که بر اثر ظهور حیات مختل شود. همه فرایندهای روانی در معرض اصل رنج – لذت قرار ندارند و اصلی قدیمی تر به نام اصل اجبار – تکرار وجود دارد که هدفش اعاده وضعیت قبلی ثبات و تعادل در هنگامی است که محرک مزاحم از طریق اصل رنج – لذت در حد کافی حل و فصل نشود(فروید، ۱۳۷۹).
در واقع مطالب مدفون شده و سرکوب گردیده ای که در ناهشیار روان به پویش مشغول و در کمین نشسته ی فرصتی مناسب برای باز پیدایی اند. به شیوه ای اجتناب ناپذیر در روابط بعدی ظاهر شده و قدرتمندانه رفتار را تحت کنترل خواهند گرفت (حسینی، ۱۳۹۰).
درمانگری سیستمی[۱۳۰] مشکلات زناشویی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از جمع این مواد درباره املاک ثبت شده چنین برمی آید که قانونگذار فقط معامله با سند رسمی را مؤثر در انتقال میداند و اسناد عادی را نمیپذیرد. ثبت در دفتر املاک از لوازم اداری تنظیم سند رسمی انتقال است و تأخیر در آن مانع از انتقال ملک و نفوذ معامله نمیشود، ولی تنظیم سند و امضای آن در حضور سردفتر، به گونهای که مفاد آن قابل ثبت در دفتر املاک باشد، از شرایط انتقال است .
بنابرین ، با ثبت اسناد و املاک ، فرصت بحث و گفتگو در مورد صحت تاریخ و اصالت مندرجات و امضای ذیل سند، از بین میرود ، ( ماده ۷۰ ق.ث ) و سند رسمی به عنوان یک دلیل روشن و خالی از بسیاری از ابهامات ، به تحقق یک معامله و تعهد و یا تعلق مال معین به شخص خاص، دلالت میکند .
ثبت اسناد و املاک همچنین راه را برای دخالتهای لازم و فعالیتهای مناسب نظیر وضع و اجرای مقررات مالیاتی برای معاملات و تعهدات و مقررات مساعد برای تصمیم و توسعه بهره برداری بهتر و مفیدتر از املاک و اراضی ، هموار میسازد .
همچنین الزامی کردن ثبت معاملات مربوط به اموال غیرمنقول، علاوه بر اهداف مذکور در بالا، جلوگیری از سوء استفاده مالکین از راه انجام معاملات متعارض نسبت به مال غیرمنقول و دریافت مکرر وجه به عنوان ثمن یا قسمتی از آن، از طرفهای متعدد معاملات است .
این نظر ، هر چند در پارهای موارد مورد پذیرش محاکم قضایی قرار گرفته و بر اساس آن تنظیم سند رسمی را برای انتقال املاک ضروری دانستهاند، اما نظر غالب حقوق دانان و رویه قضایی، همانطوری که در ذیل به آن اشاره خواهیم کرد، غیر از نظر بالا است .
گفتار ششم: رضایی بودن فروش اموال غیرمنقول
« اصل حاکمیت اراده که با عبارات گوناگون در مواد قانونی ( از جمله مواد ۱۹۱ و ۳۳۹ ق.م. ) انعکاس یافته است، اقتضا میکند که تا حد امکان هر ماهیت حقوقی را که اراده دو طرف یک قرارداد، انشاء میکند در عالم اعتبار و حقوق تحقق یابد و هیچ مانعی جلوی خلاقیت اراده انسان را نگیرد، مگر اینکه مانع مذبور، برخاسته از یک مصلحت نیرومند باشد که توان رویارویی با فلسفه و مبانی اجتماعی و اقتصادی آزادی اراده را داشته باشد؛ مانند جلوگیری از تأثیر اراده در تشکیل معامله مربوط به مواد مخدر، به هدف پاسداری از سلامت نسل جوان.
پس از اصل مذبور در تفسیر قراردادها و قوانین مربوط همیشه همراه ما خواهد بود. دست کشیدن از حاکمیت اراده و آثار آن در برخورد با موانع قانونی همیشه مطلق نیست، بلکه با حدود و قلمرو مانعیت خاص قانونی متناسب بوده و ممکن است محدود به یک یا چند اثر حاکمیت اراده باشد .
بنابرین در صورت تردید در این که آیا نص خاص مذبور، به طور مطلق حاکمیت اراده را نفی میکند یا فقط جلوی پارهای از آثار آن را میگیرد، مقتضای اصل، شناختن اعتبار حاکمیت اراده به طور محدود و نسبت به آثاری است که مانعیت نص خاصی در برابر آن مسلم نیست .
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، باید بگوییم فروش مال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی را نمیتوان باطل دانست، بلکه باید آن را معامله صحیحی شمرد که پیش از ثبت سند آن در دفتر اسناد رسمی، نمیتوان وقوع آن را به صرف ارائه سند عادی نزد ادارات دولتی و محاکم دادگستری، آشکار ساخت » .
برخی از نویسندگان حقوقی، عقد تشریفاتی را به دو قسم تقسیم میکنند: قسم اول تشریفات مربوط به وجود عقد است یعنی اگر رعایت تشریفات نشود، اصلاً عقد به وجود نمیآید .
قسم دوم تشریفات مربوط به اثبات عقد است. و تنظیم سند رسمی در فروش اموال غیرمنقول را از تشریفات مربوط به اثبات عقد میدانند و نه از تشریفات مربوط به تحقق عقد .
به عقیده یکی از حقوق دانان، در قانون مدنی ایران عقود تشریفاتی که بدون انجام تشریفات باطل شناخته شود وجود ندارد و لزوم ثبت معاملات راجع به املاک و هبه نامه و صلح نامه و شرکت نامه برای اثبات آن در نزد مقامات صالحه است، نه آنکه بدون ثبت معامله صحیح شناخته نشود .
در خصوص صحت فروش اموال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی دلایلی چند ابراز شده است که در ذیل به آن میپردازیم :
۱ـ اصل صحت: مطابق این اصل هر معاملهای که به وسیله طرفین افشا میشود، باید صحیح تلقی گردد مگر اینکه خلاف آن اثبات شود . اصل مذبور که در ماه ۲۲۳ ق.م آمده است و مبنای رواج و ثبات بخشیدن به معاملات میباشد، هرگز نمیتوان چشم پوشید مگر اینکه دلیل قانونی در تضاد با آن قرار گیرد .
اثبات خلاف این اصل یعنی اثبات بی اعتباری یک معامله، با دو جهت ارتباط پیدا میکند : جهت موضوعی و جهت حکمی یا قانونی .
در جهت موضوعی باید وضعیت عینی معامله افشا شده، اثبات شود و در جهت حکمی لازم است، نص قانونی، بطلان و عدم صحت معامله دارای وضعیت مذکور را اعلام کرده باشد .
در مورد فروش مال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی، فرض این است که جهت موضوعی که همان انشای معامله بدون تنظیم سند رسمی باشد، محرز است ولی از جهت حکمی به بطلان آن باید مستند به وجود نص قانونی بر بطلان اینگونه قرارداد باشد، که با بررسی مقررات موضوعه، معلوم میشود، چنین نصی وجود ندارد، بلکه از برخی مقررات قانونی، صحت و اعتبار آن استنباط میگردد .
۲ـ در هیچ یک از مقررات مربوطه بطلان و بیاعتباری فروش مال غیرمنقول یا سند عادی اعلام نشده است .
ماده ۴۸ ق.ث هرگز دلالت بر بطلان بیع مال غیرمنقول ندارد و منحصراًً سند ثبت نشدهای را که باید به ثبت برسد، غیرقابل پذیرش در ادارات و محاکم اعلام کردهاست.
یکی از حقوق دانان ماده فوق را چنین تفسیر و تبیین میکنند که :« … آنچه در این ماده مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است، سند معامله است، نه خود معامله و نسبت به وضعیت مسند یعنی خود معامله، حکمی مقرر نگردیده است، و بسنده کردن قانونگذار به اعلام غیرقابل قبول بودن سند در ادارات و محاکم و اعراض از به کار بردن اصلاح حقوقی « بطلان معامله » با این که در مقام بیان آثار ثبت نشدن سند مذبور بوده است، قرینهای قوی بر صحت قرارداد مربوط به عین غیرمنقول میباشد .
در اصطلاح حقوقی و در زمینه تحلیلی نمیتوان غیرقابل قبول بودن سند معامله را مرادف با بطلان آن معامله دانست.
اگر منظور قانونگذار باطل معرفی کردن بیع مال غیرمنقول میبود، باید همین اصطلاح روشن « باطل » را نسبت به معامله مذکور به کار میبرد که اعراض از این اصطلاح، به وسیله قانونگذار با فرض باطل بودن عقد قابل توجیه نمیباشد.
در برخی از سیستمهای حقوقی کشورهای اروپایی، بر خلاف حقوق ایران، صریحاً معامله مال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی، غیر معتبر اعلام شده است .
به عنوان مثال قانون مدنی سوئیس در ماده ۲۱۶ ، فروش مال غیرمنقول بدون تنظیم سند رسمی را غیر معتبر میداند. بنابرین منظور از غیرقابل پذیرش بودن سند ثبت نشده در محاکم و مراجع قضایی مندرج در ماده ۴۸ ق.ث. این است که نمیتوان به صرف ارائه سند مذکور در نزد این مراجع، انتقال مالکیت مال غیرمنقول را به خریدار اثبات کرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فصل اول.اثبات نسب طفل توسط قاعده فراش
چنانچه نسب مشروع و قانونی طفلی مورد اختلاف باشد برای اثبات آن سه موضوع باید ثابت گردد: رابطه زوجیت، نسب مادری و نسب پدری، با احراز این سه امر حکم به وجود رابطه ی نسب مشروع بین طفل و پدر و مادر معین خواهد شد.
اثبات رابطه زوجیت با هر یک از ادله اثبات دعوی یعنی اقرار، سند، شهود، امارات قضائی و سوگند امکان پذیر میباشد، در اثبات نسب مادری باید ثابت شود اولاً: زنی که مادر طفل معرفی شده کودکی به دنیا آورده است. ثانیاًً: این بچه همان طفلی است که اثبات نسب او مورد نظر است، در اثبات نسب مادری نیز از هر یک از دلایل قانونی می توان استفاده کرد. اما اثبات نسب پدری دشوارتر از اثبات نسب مادری است زیرا ولادت کودک از مادر، امری خارجی و مشهود است، لیکن تکون طفل از نطفه ی مردی مشخص به عنوان شوهر زن امری مخفی است که بدون آگاهی شخص صورت میگیرد، حتی خود زن و شوهر هم از انعقاد نطفه طفل فوراً مطلع نمی شوند. بنابرین برای اثبات نسب پدری در جستجوی قطع و یقین نباید بود، هیچ دلیلی نمی تواند به طور قطع ثابت کند که کودک از نطفه فلان مرد است. آزمایش خون هم فقط میتواند دلیل منفی بر نسب باشد نه دلیل مثبت یعنی آزمایش خون عدم نسب را از لحاظ علمی میتواند ثابت کند، لیکن از این طریق نمی توان به طور یقین وجود نسب را اثبات کرد. در نتیجه در اثبات نسب پدری باید به دلایل ظنی و امارات اکتفا کرد. با توجه به نکات فوق در جهت مصلحت جامعه و خیر و صلاح طفل و حفظ عفت و رعایت آرامش و امنیت خانوادگی و آبرو و احترام افراد؛ به کمک قاعده ای به نام اماره فراش یا اماره ابوت می توان نسب پدری طفل را اثبات نمود: ۲استناد به قاعده فراش ساده ترین راه اثبات نسب پدری است، لیکن تنها دلیل اثبات نسب پدری نیست بلکه دلایل دیگری از قبیل شهادت و امارات قضائی نیز وجود دارد که در کتب فقهی و حقوقی بیان گردیده است. در این مقاله صرفاً اماره یا قاعده فراش توضیح داده می شود. تبیین قاعده فوق و مسائل مربوط به آن مستلزم بحث از جهات زیر میباشد.
مدرک قاعده، مفاد قاعده، شرایط اجرای اماره فراش، اجرای قاعده فراش در فرزند شبهه، قاعده فراش و زنا، قاعده فراش و تلقیح مصنوعی.
مبحث اول.مدرک قاعده فراش
مستند قاعده فراش حدیث معروف «الوَلَدُ لِلفِراشِ وَ لِلعاهِرِ الحَجَرُ» میباشد که محدئین شیعه و سنی این حدیث را با همین الفاظ از قول رسول خدا (ص) در کتب حدیثی خود در موارد مختلف نقل کردهاند که در ذیل چند نمونه را ذکر میکنیم:
۱- فی روایه صحیح عن سعید الاعراج عن ابی عبدالله (ع) سألته عن رجلین وقعا علی جاریه فی طُهرٍ واحد، لمن یکون الوَلَد؟ قال: لِلذی عِندَه لِقولِ رسولِ الله (ص): «الوَلَدُ لِلفِراشِ وَ لِلعاهِرِ الحَجَرُ»[۱۴۴]
در روایت صحیح از قول سعید اعرج نقل شده که از امام صادق (ع) درباره دو مردی که در طهر واحد با کنیزی نزدیکی کردند و کودکی متولد شده سؤال نمودم این طفل به کدام مرد تعلق دارد؟ امام (ع) فرمودند: به مردی که کنیز در نزد او است زیرا رسول خدا (ص) فرمودند: طفل به شوهر (فراش) ملحق می شود و برای فرد زناکار سنگ است (سنگسار می شود).
مقصود از عبارت «للذی عنده» در حدیث فوق مالک کنیز میباشد که به این مطلب مرحوم فیض کاشانی نیز اشاره نموده است.[۱۴۵]
۲- فی صحیحه الحلبی عن ابی عبدالله (ع): اَیُمّا رجلٍ وقع علی ولیده حراماً ثم اشتراها فادعی ولدها فانه لایورث منه شئی عن رسول الله (ص) قال: «الولد للفراش و للعاهر الحجر و لایورث ولد الزنا الارجل یدعی ابن ولیدته»[۱۴۶]
در روایت صحیح حلبی به نقل از امام صادق (ع) وارد شده که فرمودند: هر کسی به طور نامشروع با کنیز دیگران آمیزش کند، سپس آن را بخرد (و پس از این که کنیز فرزندی آورد) ادعا کند که فرزند از آن اوست، آن فرزند از او ارث نمی برد چون پیامبر (ص) فرمود: فرزند از آن فراش است و برای زناکار بهره ای نیست، و ولد الزنا فقط از مردی ارث میبرد که ادعا کند مادرش در خانه او بوده است.
۳- قال امیرالمؤمنین علی (ع) فی جواب معاویه: و اما ذکرتَ من نفی زیاد فِأنی لم انفه بل نَفاهُ رسولَ الله (ص) اذ قال «الولد للفراش و للعاهر الحجر»[۱۴۷]
حضرت امیر المؤمنین علی (ع)در جواب معاویه فرمود: و اما این که گفتی: من زیاد را فرزند پدرش ندانستم، من فرزندی او را انکار نکردم بلکه رسول خدا (ص) با این فرمایش خود «فرزند از آن فراش است و برای زناکار سنگ است، فرزندی او را انکار کرد.
۴- انه کتب الحسن (ع) فی جواب زیاد لما کتب زیاد الیه «من زیاد بن ابی سفیال الی حسن بن فاطمه (ع) یرید بذلک اهانَتَه (ع): من حسن ابن فاطمه بنت رسول الله (ص) الی زیاد بن سمیَّه قال رسول الله (ص): الولد للفراش و للعاهر الحجر»[۱۴۸]
زیاد در نامه ای به امام حسن مجتبی (ع) نوشته بود: اززیاد فرزند ابوسفیان به حسن بن فاطمه (و مقصود وی از این که آن حضرت را فرزند فاطمه خطاب کرده بود،) اهانت به ایشان بود امام حسن (ع) در جواب وی نوشت: از حسن فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) به زیاد فرزند سمیه. رسول خدا (ص) فرمود فرزند از آن فراش است و برای زناکار سنگ است (کنایه از این که زناکار بهره ای از ارث ندارد)
البته در دو حدیث فوق امام علی (ع) و امام حسن (ع) نخواسته اند ولدالزنا بودن زیاد را اثبات کنند بلکه مقصود این بوده است که انتساب زیاد را به ابوسفیان نفی کنند زیرا به موجب قاعده ی فراش زیاد به شوهر مادرش تعلق داشت که صاحب فراش بوده است، نه افرادی هم چون ابوسفیان و دیگران که شوهر مادر زیاد نبوده اند.[۱۴۹]
۵- سُئلَ «ابو عبدالله عن رجل اشتری جاریه ثم وَقَعَ عَلَیها قبل اَن یَستَرِأ رَحِمَها قال:بئس ما صَنَعَ یستغفرالله و لا یعود قلتُ: فَانَّهُ باعَها من آخَرَ و لم یستبرا رحمَها ثم باعها الثانی من رجلٍ آخَرَ و لم یستبرأ رحمها فاستبان حملها عندالثالث فقال ابوعبدالله (ع): «اَلوَلَدُ لِلفِراشِ و لِلعاهِرِ الحَجَرُ»[۱۵۰]
از امام صادق (ع) در مورد مردی که کنیزی خریده بود و قبل از استبراء با او آمیزش کرده یود سوال شد. در جواب حضرت فرمود: کار بدی کردهاست. باید از خداوند طلب آمرزش کند و دیگر این کار را تکرار نکند. گفتم: آن مرد، کنیز را قبل از حصول اطمینان از باردار نبودن (استبراء) به کسی دیگر فروخت و وی نیز قبل از اینکه مطمئن شود باردار نیست، آن را به دیگری فروخت و در نزد خریدار سوم معلوم شد که کنیز حامله است، امام صادق (ع) فرمود: فرزند از آن فراش است و برای زناکار بهره ای نیست.
۶- عن علی بن جعفر عن اخیه (موسی بن جعفر ع) سألته عن رجل و طیء جاریه فباعَها قبلَ اَن تَحیضَ فَوَطَاها الذی اشتراها فی ذلک الطهر فولدت له، لِمَن الولد؟ للذی هی عنده، فَلیَصبِر لِقولِ رسول الله (ص) : «اَلوَلَدُ لِلفِراش و لِلعاهِرِ الحَجَرُ»[۱۵۱]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- اولیا، ن. فاتحیزاده، م، بهرامی، ف. (۱۳۸۵) تاثیر آموزش غنیسازی زندگی زناشویی بر افزایش صمیمیت زوجین. فصلنامه خانواده پژوهشی، شماره ۶٫
-
- برنز، د.(۱۳۸۶). شناخت درمانی، روانشناسی افسردگی. ترجمه قراچهداغی، م. تهران. انتشارات چکامه .
-
- برنشتاین، اچ اف؛ برنشتاین، ت. (۱۳۸۴) شناخت و درمان رفتاری، زناشویی ترجمه م، سهرابی. تهران، نشر رسا.
-
- برنشتاین، ت. (۱۳۸۴). زوج درمانی، ترجمه حسنپور نایینی.
-
- بک، آ.(۱۳۸۴) عشق هرگز کافی نیست. قراچهداغی، م. انتشارات آسیم.
-
- پورسردار،. پایاننامه کارشناسی ارشد. تاثیر آموزش بر افزایش رضایت زناشویی(۱۳۸۹).
-
- ثنایی ذاکر، ب.(۱۳۸۳) رولندرمانی و مشاوره گروهی، تهران انتشارات چهر.
-
- جی هی بی(۱۳۷۰). رواندرمانی خانواده. ترجمه ثنایی باقر.
-
- داتیلیو، م، بیرشک، ب.(۱۳۸۵) رفتار درمانی شناختی زوجها. تازه های علوم شناختی، سال ۸ شماره ۲/۱۲/۸۱٫
-
- زارعی محمودی، ح.(۱۳۸۵). تاثیر آموزش فنون مشاوره شناختی بر بهبود عملکرد خانواده در زوجین ناسازگار. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
-
- ساراسون، ا.ج، ساراسون، ب. ا.(۱۳۸۲) روانشناسی، ترجمه ب، بخاریان، تهران، انتشارات رشد.
-
- سلیمانیان، ع. ( ۱۳۷۳) بررسی رابطه بین افکار غیرمنطقی و رضایت زناشویی. پایاننامه ارشد. دانشگاه تربیت معلم.
-
- شارف، ر.(۱۳۸۱) نظریه های روان درمانی و مشاوره، ترجمه فیروزبخت، م. تهران. مؤسسه رسا.
-
- شاهمرادی، م.(۱۳۸۴) بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش ناسازگاری زنان متاهل. پایاننامه ارشد. دانشگاه علامه طبابایی.
-
- شفیعآبادی، ع. (۱۳۸۱) پویایی گروهی. تهران، انتشارات رشد.
-
- شفیعآبادی، ع. ناصری، غ.ر. (۱۳۸۱). نظریه های مشاوره و رواندرمانی. تهران. نشر دانشگاهی.
-
- عرفانی اکبری، م(۱۳۷۸) بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجین و تاثیر ارتباط درمانی بر آن. پایاننامه ارشد. دانشگاه الزهرا.
-
- فرانک ام. داتیلیو(۲۰۱۰). رفتار درمانی شناختی زوجها و خانواده ها. ترجمه فرهاد اصغری و همکاران (۱۳۹۳). انتشارات آوای نور
-
- کوری، ج. پاتریک کانالان و مایکل راسل. (۱۹۹۲). ترجمه ثنایی باقر(۱۳۷۷). انتشارات بعثت.
-
- کوری- ماریان اشنایدر(۱۹۲۲). گروه درمانی، ترجمه بهاری و همکاران (۱۳۹۱).
-
- گاتمن، ج.(۱۳۷۷) چرا ازدواج موفق؟ چرا ازدواج ناموفق؟ ترجمه م. فیروزبخت.تهران. انتشارات ابجد.
-
- گلادنیک(۱۹۹۶). زوجدرمانی ترجمه بهاری و همکاران(۱۳۸۲).
-
- گلاسر، و و گلاسر، ک.(۱۳۸۳) ازدواج بدون شکست. ترجمه س. خوش نیت نیکو. انتشارات محقق.
-
- گلدنبرگ، ا، گلذنبرگ، ه. (۱۳۸۲) خانواده درمانی. ترجمه س، نقشبندی، ج. حسینی شاهی برودتی. تهران، نشر روان.
-
- مظلومی، س(۱۳۸۶) تاثیر برنامه غنیسازی ازدواج بر افزایش صمیمیت زوجهای بدون مشکل، پایاننامه کارشناسی ارشد، علوم بهزیستی و توانبخشی.
-
- نظری، ع. م.(۱۳۸۳). بررسی و مقایسه تاثیر غنیسازی ارتباط و مشاوره راهحل محور بر رضایت زناشویی زوجهای شاغل. پایاننامه دکترا، دانشگاه تربیت معلم.
-
- نوابنژاد، ش. (۱۳۷۹) مشاوره ازدواج و خانواده. تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
-
- هالفورد،ک. (۱۳۸۷) زوجدرمانی کوتاه مدت. چاپ اول ترجمه م. تبریزی، م. کاردانی و ف، جعفری. تهران، نشر فروزان.
-
- هاوتون و همکاران(۱۹۴۲). درمان شناختی، ترجمه قاسمزاده(۱۳۷۸).
-
- یونسی، ج. ( ۱۳۸۳) نقش ما در تحریفات شناختی(تفکر شاری گونه) در آسیبهای روانی. نشریه تازه های رواندرمانی شماره ۱۴٫
- یونسی، ج.، رضافر، ع. (۱۳۸۳) نقش بازآموزی اسنادی بر سبک اسناد زوجین و رضایت زناشویی. مجموعه مقالات کنگره سراسری آسیبشناسی خانوادگی.
References:
-
- Adler. A. (1958). What life should mean to you. New York.
-
- Bagarozzi, D. (2001).Enhancing intimacy in marriage. Branner Rouledy. Taylor and Faracis Group. U.S.A.
-
- Barlow, D. H. and Hersen(1984). Single case experimental design, Boston. Allyn and Bacon.
-
- Bavcom, H. D., Epstein, N. Sagres, S. and Sher, T. G. (1989). The role of cognitions in marital relationship, Definitional, methodological and conceptual issues. Journal of consulting and clinical psychology.
-
- Bavcom, D. H. Epstein, N. (1996) Cognitions in marriage. The relationship between standards and attributions. Journal of family Psychology. Vol.1.
-
- Bavcom, H. D., Epstein, N. Lataillade.(2002). Cognitive behavioral marital couple therapy in A. S. Gur,an and N. S. Jacobsen (EDS).
-
- Beach, S.R. H.(2001). Marital and family Process in depression. American psychological Association.
-
- Beck, A. T. (1983) Cognitive Therapy of depression. New York, Guilford Press.
-
- Beck, A. T, (1988) Love is never enough. New York. Harper and Row.
-
- Bernstein, Brant. (1991). The relationship between communication skilled marital satisfaction. Journal of marriage and family Minneapolis.
-
- Bishop, S. R. Law, M. (2004). Mind fullness- clinical psychology.
-
- Bornstein, P. H. (1989). Principles and Technique of couple paradoxical Therapy. Guilford Press.
-
- Bowen, M. (1978). Family Therapy in clinical Practice. Jason Aronson.
-
- Coevy, G. (2001). Therapy and practiced of counseling and psychotherapy (61hed) Pacific grove.
-
- Dattilio, F.M. (2002) Homework assignment in couple family, Journal of clinical Psychology.
-
- Dattilio, F.M. & Epstein, N. B. (2003) Cognitive behavioral couple and family Therapy in weeks. G, Robbins, M, Handbook of family.Therapy: Theory research and practice. New York Brunner Routledge.
-
- Datilio, F. M. and Epstein, N. (2005). The role of rogitive behavioral intervention in couple. Journal of marital and family Therapy up land.
-
- Doss, D. B. and Simpson. (2004). Why do couples seek marital Therapy? Professional Psychology.
-
- Elis, A. (2000) counseling with choice therapy, The new therapy reality. New York.
-
- Elis, A. (2004) The nature of disrupted martial interaction. www.Rebt.com.
- Epstein, N. B. (1982). Cognitive therapy with couple. American Journal of family.
-
- Baucom ↑
-
- Eckert ↑
-
- Stickle ↑
-
- Orathinkal & Vansteenwegen ↑
-
- Kamo ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|